در این ماه به مدت سه روز، ۷ میلیارد تن باران در سراسر گرینلند بارید؛ بیشترین مقدار از زمان ثبت میزان بارش در سال ۱۹۵۰. این بارش بی سابقه باران در گرینلند، سرزمینی که سراسر پوشیده از یخ و برف است، چه عواقبی برای سیاره ما دارد؟
از سوی دیگر نیز، این اولین بار است که باران و نه برف، بر بلندترین قله گرینلند می بارد. صفحه یخی گرینلند دومین سطح یخی بزرگ روی کره زمین (پس از قطب جنوب) است و هر بارانی که بر آن ببارد، به ذوب شدنش تسریع می بخشد.
تا ۱۵ آگوست، مقدار یخ از دست رفته هفت برابر بیشتر از حد معمول برای اواسط آگوست بود. این تازه ترین رویداد شدید آب و هوایی در این جزیره واقع در اقیانوس اطلس شمالی است. مقدار یخ ذوب شده فقط در یک روز از ماه جولای در گرینلند، می تواند تمام ایالت فلوریدا آمریکا را با ۵ سانتی متر آب بپوشاند.
در اکتبر گذشته، تحقیقات نشان داد یخ در گرینلند سریعتر از هر زمان دیگری در ۱۲۰۰۰ سال گذشته در حال ذوب شدن است. ذوب شدن سطح یخی در گرینلند تهدیدی جدی برای تلاش های بشریت برای کاهش تغییرات آب و هوایی است زیرا ممکن است “حلقه های بازخورد” فاجعه باری را ایجاد کند.
سطح یخی وسیع گرینلند تقریباً ۱.۷ میلیون کیلومتر مربع از یخچالی خشکی را شامل می شود. در صورت ذوب شدن این منطقه، سطح دریا بیش از ۷ متر افزایش خواهد یافت. ورقه های یخی گرینلند و قطب جنوب مجموعاً ۶.۴ تریلیون تن یخ را بین سالهای ۱۹۹۲ تا ۲۰۱۷ از دست داده اند.
گرچه گرینلند بسیار کوچکتر از قطب جنوب است، اما ذوب شدن صفحات یخی آن ۶۰ درصد (۱۷.۸ میلی متر) از افزایش سطح کل سطح دریا را به دنبال داشته است. نیمی از ذوب گرینلند به دلیل افزایش دمای هوا است که باعث ذوب شدن سطح می شود اما در قطب جنوب بیشتر یخ ناشی از ذوب شدن یخچال های طبیعی آب اقیانوس است که از خشکی به دریا می ریزد.
میزان از دست رفتن یخ در گرینلند و قطب جنوب از دهه ۱۹۹۰ تا کنون شش برابر افزایش یافته است. بارش باران بر روی یخ این روند را تشدید می کند. دمای قطب شمال به دلایل مختلف از جمله تغییرات پوشش ابر و بخار آب، بازتاب سطح و نحوه انتقال انرژی از مناطق گرمسیری به مناطق قطبی توسط سیستم های آب و هوایی، دو برابر سریعتر از سایر نقاط کره زمین در حال افزایش است. این امر حوادث شدید آب و هوایی را متداول تر کرده است.
یخ های ذوب شده از اقیانوس منجمد شمالی و گرینلند باعث هجوم آب شیرین به اقیانوس اطلس شمالی شده است. این امر به کند شدن سیستم جریانهای مهم اقیانوس کمک کرده است که آب گرم را از مناطق گرمسیری به مناطق سردتر آتلانتیک شمالی منتقل می کند.
این جریان گردش، از دهه ۱۹۵۰ تا کنون ۱۵ درصد کند شده است و اگر کندتر شود، می تواند منجر به عواقب عمیقی بر روی سیاره ما مانند بی ثباتی موسمی در غرب آفریقا، خشکسالی مکرر در جنگل های آمازون و تسریع از دست دادن یخ در قطب جنوب شود.