ویندوز در زمینه ارائه قابلیتهای مدرن، عقب مانده است؛ تا جایی که یک توزیع لینوکس میتواند تجربه کاربری بهتری ارائه دهد. وقت آن رسیده که مایکروسافت از لینوکس مینت الگو بگیرد و این قابلیتها را به سیستمعامل خود اضافه کند.
۱. شخصیسازی دسکتاپ
لینوکس مدتهاست این تصور غلط که برای کاربران عادی مناسب نیست را پشت سر گذاشته و لینوکس مینت یکی از بهترین نمونهها در این زمینه است. ویندوز هم فاصله زیادی ندارد، اما وقتی صحبت از شخصیسازی دسکتاپ میشود، هنوز میتواند چیزهایی از لینوکس مینت یاد بگیرد.
همانطور که احتمالاً میدانید، امکان جابهجایی نوار وظیفه (Taskbar) به کنارههای صفحه در ویندوز ۱۱ حذف شده است. البته میتوان با ویرایش رجیستری یا راهکارهای دیگر آن را بازگرداند، اما این تغییرات اغلب باعث بروز اشکالاتی میشود و با طراحی مرکزی آیکونهای ویندوز ۱۱ همخوانی ندارد.
در لینوکس مینت چنین محدودیتی وجود ندارد. شما میتوانید نوار وظیفه را در هر جایی از صفحه قرار دهید، اندازه آن را تغییر دهید، ابزارکهایی (Desklet) برای نمایش اطلاعات سیستم به صورت زنده روی دسکتاپ اضافه کنید، یا تم تاریک با آیکونهای رنگیتر انتخاب کنید. این Deskletها شبیه ویجت هستند، با این تفاوت که طراحی آنها هماهنگتر است و میتوانید از داخل منوی خود Deskletها، نمونههای بیشتری دانلود و نصب کنید.
ویندوز برای رسیدن به این سطح از آزادی در شخصیسازی راه زیادی ندارد و حتی با برنامههایی مثل Rainmeter میتوان تا حدی دسکتاپ ویندوز را سفارشیسازی کرد. اما انتظار میرود که چنین امکاناتی بهصورت پیشفرض در سیستمعاملی که بیش از ۴۰ سال از عمرش میگذرد و بارها ظاهر و امکاناتش تغییر کرده، وجود داشته باشد — خصوصاً زمانی که برخی قابلیتها در نسخههای قدیمیتر وجود داشته و اکنون حذف شدهاند.
مجموعه ابزار XApp در لینوکس مینت نیز تجربه کاربری یکپارچهتری برای ابزارهای اصلی سیستم فراهم میکند. ویندوز از زمان معرفی ویندوز ۱۱ تلاش کرده طراحی ابزارهای سیستمی را هماهنگتر کند، اما هنوز هم گاهی با بخشهایی مواجه میشویم که از نظر طراحی با سایر قسمتها سازگار نیستند.
یکی از واضحترین نمونهها، رابط کاربری پراکنده در تنظیمات ویندوز است؛ جایی که برخی تنظیمات حیاتی مثل “System Restore” همچنان در اپلیکیشن قدیمی Control Panel قرار دارند، که از نظر طراحی هیچ تغییری نسبت به نسخههای قدیمیتر نداشته است.
۴. عکسهای لحظهای سیستم با Timeshift
اگر بخواهید از ویندوز خود نسخه پشتیبان تهیه کنید، بهترین گزینه معمولاً کلونکردن کامل دیسک است. ویندوز قابلیتی به نام “System Restore” دارد، اما این ویژگی در مقایسه با “Timeshift” در لینوکس مینت بسیار ضعیفتر عمل میکند.
Timeshift در پسزمینه اجرا میشود و بهصورت دورهای از سیستم شما اسنپشات (تصویر فوری) میگیرد. نکته جالب اینجاست که پس از اسنپشات اولیه، فقط تغییرات جدید ذخیره میشوند، که این کار باعث میشود تهیه نسخه پشتیبان هم سریعتر باشد و هم فضای کمتری از حافظه اشغال کند.
در ویندوز هم System Restore بهطور دورهای بکاپ تهیه میکند، اما این قابلیت در بخشی پنهان از Control Panel قرار دارد و حتی در قسمت Recovery از اپ تنظیمات جدید ویندوز ۱۱ هم ظاهر نمیشود. همچنین رابط کاربری آن در مقایسه با سایر بخشهای سیستم عامل، قدیمی و از مد افتاده است.
در مقابل، Timeshift به راحتی در تنظیمات لینوکس مینت قابلدسترسی است و از همه مهمتر، استفاده از آن بسیار ساده است. تنظیمات آن به وضوح طراحی شدهاند و شما میتوانید تعیین کنید که بکاپها به صورت ماهانه، هفتگی، روزانه، ساعتی یا حتی در هر بار بوت شدن سیستم گرفته شوند.
این قابلیت کنترل بیشتری بر نحوه تهیه پشتیبان به شما میدهد و فقط کافی است یکبار آن را تنظیم کنید. در سیستمعاملی مثل ویندوز، که گاهی یک آپدیت ممکن است کل سیستم شما را بههم بریزد، داشتن چنین بکاپهایی میتواند بسیار نجاتبخش باشد.
۳. مدیریت نرمافزار با پشتیبانی از Flatpak
از زمان ویندوز ۸، مایکروسافت تلاش کرده تا با معرفی Microsoft Store اکوسیستم نرمافزارهای پراکندهاش را یکپارچه کند. با این حال، اوضاع هنوز چندان تغییری نکرده است. فروشگاه مایکروسافت تعدادی از برنامههای معروف را دارد، اما بیشتر کاربران همچنان مجبورند فایلهای نصبی را از اینترنت دانلود کنند. البته دلایل خوبی هم وجود دارد که چرا بهتر است نرمافزارها را از Microsoft Store بگیرید.
در لینوکس مینت اما ماجرا بسیار بهتر است. این سیستمعامل از Flatpak بهره میبرد و آن را با مخازن نرمافزاری و بستههای سنتی در یک رابط واحد به نام Software Manager ترکیب میکند. این یعنی تقریباً همهی برنامههایی که به آنها نیاز دارید در یک مکان قابلدسترس و دانلود هستند—آن هم بهصورت امن و ساده.
در ویندوز، یکی از دلایل اصلی آلوده شدن به بدافزار، دانلود نسخههای جعلی برنامههای معروف است. در مقابل، Flatpak با استفاده از امضاهای رمزنگاریشده اعتبار برنامهها را تأیید میکند. بنابراین احتمال افتادن در دام فایلهای تقلبی به مراتب کمتر میشود.
برای توسعهدهندگان هم Flatpak یک نعمت است. آنها فقط یک بار نرمافزارشان را بستهبندی میکنند و میتوانند آن را در همه توزیعهای لینوکسی منتشر کنند. همچنین امکان بستهبندی تمام وابستگیهای نرمافزار (مثل کتابخانهها) وجود دارد، بنابراین کاربر لازم نیست بهدنبال نصب Visual C++ یا سایر پیشنیازها باشد—چیزی که ویندوز هنوز به خوبی مدیریت نمیکند.
۲. مدیریت آسان درایورها برای پشتیبانی سختافزاری
نصب درایورها در ویندوز بدون داشتن دانش فنی، واقعاً کابوس است. باید بدانید دقیقاً چه سختافزاری دارید، نسخهی ویندوزتان چیست، و معمولاً باید از سایت سازندهی سختافزار، درایور مناسب را پیدا و دانلود کنید. تازه هر تولیدکنندهای ابزار مخصوص به خودش را برای نصب درایورها دارد. اگر نخواهید از این ابزارها استفاده کنید، باید دستی دنبال آپدیتها بگردید.
در مقابل، لینوکس مینت ابزار هوشمند و سادهای به نام Driver Manager دارد که بدون توجه به اینکه سازندهی سختافزار چه کسی است، جدیدترین درایورهای لازم را شناسایی، دانلود و نصب میکند. مثلاً اگر کارت گرافیک Nvidia، وایفای Broadcom، یا قطعات متنوع دیگری داشته باشید، Driver Manager بهراحتی همه را مدیریت میکند—کاری که در ویندوز باید ساعتها برایش وقت بگذارید.
ویندوز هم درایورهای پایه را در خود دارد و گاهی از طریق Windows Update برخی درایورها را آپدیت میکند، اما این کار ناقص است و نمیتوان روی آن حساب زیادی باز کرد. اگر به دنبال ابزار کاملتری هستید، باید از نرمافزارهای شخص ثالث استفاده کنید.
مزیت بزرگ دیگر Driver Manager این است که به شما میگوید هر درایور چه کاری انجام میدهد. دیگر نیازی نیست حدس بزنید که این درایور ناشناس به چه سختافزاری مربوط میشود یا چرا نصب شده است.
این فلسفه در ابزار دیگری به نام Update Manager نیز دیده میشود. این ابزار بهطور خودکار آپدیتهای مشکلساز را شناسایی کرده و مسدود میکند تا بعد از نصب، دچار مشکل نشوید. همچنین بهجای مزاحمت دائمی، براساس تعداد روزهایی که وارد سیستم شدهاید، بهصورت هوشمند به شما یادآوری میکند که چه زمانی وقت نصب بهروزرسانیهاست.
۱.Warpinator برای اشتراکگذاری فایل در شبکه محلی
انتقال فایل بین دو کامپیوتر باید کاری ساده باشد، اما اگر فلشمموری در دسترس نداشته باشید، همین کار ساده تبدیل به یک کابوس میشود. ویندوز هیچ ویژگی مشابه AirDrop ندارد و من هرگز موفق نشدهام قابلیت Nearby Sharing ویندوز را راهاندازی کنم. البته گزینههای جانبی مثل Snapdrop وجود دارند، اما این قابلیت باید به صورت پیشفرض در ویندوز وجود داشته باشد.
قابلیت Warpinator که در لینوکس مینت ۲۰ دوباره معرفی شد، دقیقاً همان راهحل این مشکلات است. Warpinator شبیه AirDrop کار میکند؛ کافی است رابط کاربری را باز کنید تا دستگاههای سازگار به طور خودکار ظاهر شوند. سپس میتوانید کل پوشهها را با تأیید صحت انتقال (checksum) جابجا کنید که این باعث میشود نسبت به ارسال فایل از طریق ایمیل یا استفاده از فلشمموری بسیار بهتر و مطمئنتر باشد. همچنین Warpinator به صورت ابزار مستقل برای اندروید و ویندوز (با نام Winpinator) عرضه شده است تا بتوانید آن را دانلود و از همان قابلیتها بهرهمند شوید.
لینوکس و توزیعهای مختلف آن پیشرفتهای زیادی کردهاند و حالا میتوان آنها را جایگزین مناسبی برای ویندوز برای کاربران معمولی دانست. ویندوز در چند بهروزرسانی اخیر کمی عقب مانده است و امیدوارم این ویژگیها در آپدیتهای آینده ویندوز اضافه شوند.